هنوز آثاری از گل های سرخی مانده بر دریا
هنوز از بغض معصومانه ای دارد خبر دریا
خلیج فارس دارد رودارودی تازه می خواند
که موجاموج سرشار است از خون جگر دریا
گرفته رنگی از خوناب گویا تور جاشوها
غروبی سرخ دارد همچنان این نوحه گر -دریا-
هنوز انگار می بیند مصیبت را که پیوسته
به ساحل می رسد آشفته با چشمان تر، دریا
هنوز این موج ها بر صخره های کینه می تازند
هوای انتقام از دشمنان دارد به سر دریا
به هر سو داستان ناتمامی مانده روی آب
هنوز از گفته ها، ناگفته دارد بیشتر دریا