گفتگو مجله پرسمان با میلاد عرفان پور(در سال1387)شعر اهل بیت(ع)، سرچشمه ی عاطفه است

16 مرداد 1396 11:05 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: با 0 رای

چند سال دارید و اهل کجایید؟

در آغازین روز بهمن 1367، در پایتخت شعر، شیراز به دنیا آمدم.

 

از کی سرودن را آغاز کردید؟

از کودکی با شعر نفس کشیدم و زمزمه های شاعرانه داشتم؛ اما این که شعری قاعده مند بگویم و بنویسم، به 13 سالگی ام برمی گردد و از آن هنگام مقدس، هنوز این الهه سه حرفی بر در و دیوار ذهنم واژه آویزان می کند.

 

چه موفقیت هایی در این سال ها به دست آوردید؟

به لطف خداوند، عناوین زیادی در این سال ها کسب کردم که همه مصداق «کم من ثناء جمیل لست اهلاً له نشرته»1 بوده است؛ عناوینی چون مقام نخست جشنواره خوارزمی، سرو زرین جشنواره بین المللی شعر فجر، جایزه ادبی قیصر امین پور، جایزه ادبی باباطاهر، جایزه کتاب سال گام اول، جایزه سال کتاب دفاع مقدس، چهار دوره مقام اول شعر دانش آموزی و ... .

 

طرح شما در جشنواره خوارزمی چه بود؟

مجموعه شعری به نام «پاییز، بهاری است که عاشق شده است»، به دبیرخانه این جشنواره ارائه دادم که به لطف خدا، مورد اقبال داوران قرار گرفت و مقام نخست را کسب کرد.

 

تا کنون چه آثاری از شما منتشر شده است؟

دو مجموعه شعر از بنده منتشر شده است؛ با نام های «از شرم برادرم» و «پاییز بهاری است که عاشق شده است» و مجموعه ای هم با نام تمرین جدایی، در دست چاپ دارم.

 

در چه رشته ای و در کدام دانشگاه تحصیل می کنید؟

معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات را در دانشگاه امام صادق علیه السلام می خوانم.

 

چرا دانشگاه امام صادق علیه السلام و چرا این رشته؟

آن گونه که رهبر معظم انقلاب هم فرموده، دانشگاه امام صادق علیه السلام پدیده ممتازی است و دانشگاهی است که هم فضای علمی مناسبی دارد و هم حال و هوای معنوی کم نظیری و ظاهر آن هم دل فریب و زیباست. در مورد رشته تحصیلی ام هم باید بگویم که رشته ای نوپا و جذاب است و هر بخش از سه عنصر نام آن، در علوم انسانی، جای درنگ و تأمل دارند و از طرف دیگر، چون شعر را یک رسانه ارتباطی و از مهم ترین عناصر فرهنگی می دانستم، این رشته را برگزیدم.

 

چه کسانی در زندگی شما بیشترین نقش را ایفا کرده اند؟

بعد از خداوند و معصومین علیهم السلام، بسیار شرمنده الطاف پدر و مادرم هستم که همیشه موجب دل گرمی من بوده اند و لحظه ای مرا تنها نگذاشته اند و نیز مدیون برادرم هستم که همواره ویژگی های مثبت را از او یاد می گرفتم و نیز استادان گران قدری که در آیینه زلال وجودشان، میلاد عرفان پور را شناختم.

 

وقتی نیاز به آرامش دارید، چه می کنید؟

خلوتم را با یاد خدا قسمت می کنم.

 

نماز چه نقشی در زندگی شما داشته است؟

به یقین می گویم که هر چه دارم، از دوست داشتن نماز و آن نمازهایی است که به هنگام و با توجه خواندم.

 

به نظر شما، جوانان امروز، بیش از هر چیز به چه نیاز دارند؟

خودباوری و خداباوری.

 

تفاوت شاعر با دیگر افراد در چیست؟

شاعر همه چیز را به گونه ای دیگر می بیند و در هر چیزی پی زیبایی می گردد و به دنبال کشف عشق در ذرات عالم است. شاعر به راحتی از کنار پدیده های اطرافش نمی گذرد و از دست دادن لحظه ها را برنمی تابد.

 

این شعر را کجا سرودید؟

امروز که انتهای دنیای من است

آغاز تمام آرزوهای من است

بی سر، پهلو شکسته، لب تشنه، غریب

این گونه شهادتی، تمنای من است

این شعر را چند سال پیش در حال و هوای دفاع مقدس سرودم.

 

اشعار شما درباره ائمه علیهم السلام و دفاع مقدس، در مقایسه با سایر موضوعات، بیشتر است؛ چرا؟

یک سرچشمه هایی هست که سرشار از عواطف و احساسات است؛ به خصوص برای یک شاعر که ابزار کارش، عاطفه و احساس و وظیفه اش، حق اندیشی است و رسالتش این است که حق بگوید و با ظلم بستیزد. هر شاعری، وظیفه اش این است که در یک سری حوزه ها گام بگذارد؛ مثلاً در حوزه پایداری که این وظیفه ای قرآنی هم هست. قرآن در آیه ای که ویژگی شاعران در آن ذکر شده «وانتصرو من بعد ما ظلمو»2 بر این نکته تاکید می کند که این وظیفه شاعر است که در مقابل ظلم بایستد و همین باعث می شود که ما درباره دفاع مقدس و به طور کلی درباره پایداری، وظیفه داشته باشیم. شعر آیینی، به خصوص شعر اهل بیتی، از وظایف و دل بستگی های ما به عنوان یک شیعه است. با توجه به این که شعر گفتن در مورد اهل بیت علیهم السلام و شعر آیینی، یکی از سرچشمه های عاطفه است و هر شاعر شیعه ای، باید این وظیفه را در خودش احساس کند.

 

به کدام شاعر علاقه بیشتری دارید؟

از شعرای گذشته، با حافظ انس خاصی دارم و از شعرای معاصر، شعرهای مرحوم قیصر امین پور را می پسندم.

 

چه نوع ویژگی در شعر قیصر امین پور است که شعر او را از دیگران متمایز می کند؟

وی علاوه بر این که شاعر بزرگی بود و شعرهای ماندگار زیبایی داشت، یکی از بهترین سروده هایش، خودش بود. شخصیت خاص، متین و متواضعش، خیلی ها را به خودش جلب می کرد. شاعری بود که در اکثر حوزه ها صاحب سبک و صاحب نظر بود. او تحصیل کرده حوزه ادبیات و شعر بود و در شعر خودش، به زبان و سبک خاصی رسیده بود و به لحاظ مضمون هم شعر او، انعکاس دردهای مردم بود و این ویژگی ها، شعر او را از دیگران متمایز می کرد.

 

علاوه بر شعر، نویسنگی هم می کنید؟

گاهی داستان می نویسم.

 

مطالعات غیر درسی هم دارید؟

طبیعتاً بیشتر مطالعات من غیر درسی است و بیشتر در زمینه شعر به مطالعه می پردازم.

 

آخرین کتابی که خواندید؟

مجموعه غزلی از آقای غلامرضا طریقی، به نام «جهان غزلی عاشقانه است»، آخرین کتابی بود که خواندم.

 

میلاد عرفان پور در دهه پنجم زندگی اش در کجا قرار دارد؟

اگر عمری باقی بود و زنده بودم، همان طور که خدا تا امروز مرا یاری کرده و تنها نگذاشته است، امیدوارم که همچنان مرا به راه مستقیم وعده داده شده خودش هدایت کند؛ تا به اصل خودم نزدیک تر بشوم؛ چون به نظر من، اصل هر انسانی، همان انسانی است که همیشه در طواف خداست و در این شرایط کنونی که دچار روزمره گی شده ایم، از اصل خودمان جدا شده ایم و امیدوارم که در آینده این اتفاق بیفتد و ما به اصل خویش، نزدیک شویم.

 

به نظر شما پویایی و مانایی عاشورا در چیست؟

عاشورا، عاشقانه ترین و شاعرانه ترین هنگامه تاریخ است. کربلا، اوج عاطفه در منتهای ناملایمات و سختی هاست و آن جاست که عیار وجودی انسان ها مشخص می شود. قرار گرفتن عاشقان خدا در چنین شرایطی، به عاشورا، مانایی و پویایی می دهد.

 

شنیده ایم به عمره مشرف شده اید؛ ارزیابی شما از این سفر چیست؟

به نظر من، حج، سفری برای بازیابی خویشتن در آیینه الهی است. در مکه و مدینه، باید به دنبال گم شده ات که خودت هستی، بگردی. این گم شده، گاهی در محضر رسول الله صلی الله علیه و آله، سر به زیر انداخته، گاهی در کنار پنجره های بقیع، ناله سر می دهد و همواره در طواف عشق است.

 

سوغات ماندگارتان از این سفر چیست؟

وقتی به این سفر می روی، هیچ نداری و چون باز می گردی همه چیز داری. تمام لحظه های آن جا و تمام حاجت هایی که می گیری، سوغات است. نگاه دوست، سوغات است؛ ولی اگر بخواهم یکی از دل نشین ترین داشته هایم را از این سفر نام ببرم، به غزلی اشاره می کنم که در بقیع، با آن حال و هوایی غریبانه، سرودم و آن غزل، این است:

گریستیم چنان ابر در میان بقیع

کمی گذشت... و ابری شد آسمان بقیع

عجب نیست، اگر در حضور این همه بغض

برای عرض ادب، وا شود زبان بقیع

کمی نگاه به اطراف کن که دریابی

چرا خموش نشسته است روضه خوان بقیع

بشوی چشم و ببین پا برهنه آمده اند

فرشتگان مقرب در آستان بقیع

به هر مزار، ابوجهل ها گماشته اند

که بی اجازه، نگریند عاشقان بقیع

«وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم»

سزایشان به خدواند مهربان بقیع

اگر بقیع غریب است، ما غریب تریم

به جان شیعه گره خورده است جان بقیع

غزل تمام شد و کاروان اشک رسید

نیست کار زمان، شرح داستان بقیع

غروب جمعه شد و ما هنوز چشم به راه

مگر ز راه بیایند منجیان بقیع

 

بهترین لحظه زندگی شما چه لحظه ای بود؟

لحظه ای که کعبه را برای نخستین بار دیدم.

 

در پایان ما را به چند رباعی میهمان کنید؟

صبحی گره از زمانه وا خواهد شد

راز شب تار، برملا خواهد شد

در راه عزیزی است که با آمدنش

هر قطب نما، قبله نما خواهد شد

***

تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد، موافق شده است

عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز، بهاری است که عاشق شده است

***

برخیز که راه رفته را برگردیم

با عشق به عاشق خدا برگردیم

در عرش صدای ارجعی پیچیده است

یا ایتها النفس بیا برگردیم

***

خود را به خلوتی رساند خورشید

از داغ، دلش را بتکاند خورشید

گفتیم غروب کرده، اما انگار

رفته است نماز شب بخواند خورشید

***

پاییز اگر چه سیلی اش سنگین است

تا عشق تو هست، زندگی شیرین است

در خاک، بهار خویش را می جویند

افتادن برگ ما، دلیلش این است

***

حق دارد اگر زخلق دامن چیده است

از داغ عزیزی است، اگر خشکیده است

بیهوده ترک نخورده لب های کویر

لب های حسین بن علی را دیده است

 

پی نوشت:

1. دعای کمیل.

2. شعرا، آیه 227.

گفتگو مجله پرسمان با میلاد عرفان پور(در سال1387)شعر اهل بیت(ع)، سرچشمه ی عاطفه است
امتیاز دهید:
نظرات

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.